به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تسریر، در این قسمت از مجموعه آموزشهای زبان انگلیسی تسریر، تلاش شده است تا مهمترین لغات و اصطلاحات انگلیسی که پیشتر در بخشهای آموزشی مختلف منتشر شدهاند را بهصورت دستهبندیشده و یکجا ارائه کنیم تا زبانآموز بتواند با توجه به نیاز خود، بهراحتی به واژگان مرتبط با هر موقعیت دسترسی داشته باشد و آنها را در مکالمات واقعی بهکار ببرد.
در همین راستا، هدف ما در مجموعهی آموزشی زبان انگلیسی تسریر، جمعبندی و مرور سریع، تثبیت یادگیری و افزایش توان مکالمه زبانآموزان تهیه شده است و شامل واژگان کلیدی مورد نیاز در موقعیتهایی مختلف زندگی روزمره از رستوارن و سفارش قهوه، امور بانکی، آبوهوا گرفته تا غیره… .
معرفی مدرس
دکتر محمد مقدمفر
همانطور که دکتر محمد مقدمفر، مدرس دانشگاه و دکترای دیپلماتیک اشاره میکنند، لغات پرکاربرد این بخش از مجموعه آموزشهای کاربردی تدریس زبان انگلیسی به سبک کلیدواژه انتخاب شده است و هر کدام در قالب درسهای جداگانه بهصورت کامل آموزش داده میشود.
همچنین برای دسترسی کاملتر به هر بخش، لینک آموزشی هر قسمت به طور مجزا آورده شده است، فقط کافیست بر روی هر دستهبندی کلیک کرده تا به محتوای آموزشی مورد نظر دسترسی پیدا کنید.
📌 پس با ما همراه باشید:
🔹 دستهبندی ۱: کلیدواژههای کاربردی هتل
رزرو کردن / رزرواسیون
(Booking / Reservation)
تأیید رزرو
(Booking Confirmation)
تاریخ ورود
(Check-in Date)
تاریخ خروج
(Check-out Date)
شب/شبمانی
(Night Stay)
تعداد مهمان
(Number of Guests)
اتاق تکنفره
(Single Room)
اتاق دو نفره
(Double Room)
اتاق دو تخته
(Twin Room – با دو تخت جدا)
اتاق استاندارد
(Standard Room)
اتاق رویال
(Deluxe Room)
اتاق ممتاز
(Executive Room)
سوییت رویال
(Junior Suite)
سوییت پرزیدنت
(Presidential Suite)
اتاق خانواده
(Family Room / Family Suite)
اتاق connecting
(اتاقهای متصل)
اتاق adjoining
(اتاقهای مجاور)
اتاق استودیویی
(Studio Room)
اتاق دسترسیپذیر برای معلولان
(Accessible Room / Disabled-Friendly Room)
اتاق با منظره دریا
(Sea View Room)
اتاق با منظره استخر
(Pool View Room)
اتاق با منظره شهر
(City View Room)
اتاق با بالکن/تراس
(Room with Balcony/Terrace)
سوییت
(Suite)
پیشپرداخت
(Deposit / Advance Payment)
صورتحساب
(Invoice)
پذیرش
(Reception / Front Desk)
خدمات اتاق
(Room Service)
نظافتچی اتاق
(Housekeeping)
تمیز کردن اتاق
(Room Cleaning)
تعویض حوله
(Towel Change)
تعویض ملافه
(Linen Change)
خدمات اتاق
(Room Service)
نظافتچی اتاق
(Housekeeping)
تمیز کردن اتاق
(Room Cleaning)
تعویض حوله
(Towel Change)
تعویض ملافه
(Linen Change)
خدمات اتاق
(Room Service)
نظافتچی اتاق
(Housekeeping)
تمیز کردن اتاق
(Room Cleaning)
تعویض حوله
(Towel Change)
تعویض ملافه
(Linen Change)
همچنین این بخش از اصطلاحات هتل به صورت فیلم آموزشی در اختیار شما قرار گرفته است که لینک آن را برای شما آوردهایم:
🔹 دستهبندی ۲: کلیدواژههای کاربردی خداحافظی کردن
Bye:
خداحافظ (رایج و معمولی)
Bye-bye:
بای بای (کودکانه یا دوستانه)
See ya / See you later:
بعداً میبینمت (بسیار رایج و دوستانه)
Catch you later:
بعداً میبینمت، بعداٌ بهت ملحق میشم (دوستانه و غیررسمی)
I’m off / I’m out:
من رفتم (عامیانه)
Take care:
مواظب خودت باش (دوستانه و محبتآمیز)
So long:
خداحافظ (کمی قدیمی اما هنوز استفاده میشود)
Later:
بعداً (بسیار عامیانه، معمولاً بین دوستان)
Goodbye:
خداحافظ (استاندارد و رسمی)
Farewell:
بدرود (بسیار رسمی و ادبی، اغلب برای خداحافظیهای طولانیمدت)
Have a good day / evening:
روز/عصر خوبی داشته باشید (مؤدبانه و رایج)
It was nice seeing you:
از دیدنتان خوشحال شدم (مؤدبانه پس از ملاقات)
Good night:
شب بخیر (فقط برای پایان شب)
Talk to you later:
بعداً باهات حرف میزنم (در مکالمه تلفنی)
See you tomorrow / next week:
فردا / هفته بعد میبینمت
I’ve got to get going / I must be going:
باید بروم (برای بیان نیاز به ترک کردن مکان)
Take it easy:
آروم باش / بیخیال (دوستانه و غیررسمی)
Catch you later!
!بعداً میگیرمت! / بعداً میبینمت
“I’m late for class. Catch you later!”
(سر کلاس دیر کردم. بعداً میبینمت)
I gotta go! / I gotta run!
باید فوراٌ برم! / باید برم
خداحافظیهای مبتنی بر احترام
We wish you a safe journey home.
.برای شما سفری ایمن به منزل آرزو داریم. (خطاب به مهمان)
Please extend my best regards to your team.
.لطفاً بهترین احترامات مرا به تیم خود منتقل کنید
The delegation takes its leave.
.هیئت اعزامی خداحافظی میکند. (بسیار رسمی)
🔹 دستهبندی ۳: کلیدواژههای کاربردی احوالپرسی کردن
I’m good, thanks.
آیَم گود، ثَنکس. خوبم، ممنون. رایجترین و طبیعیترین پاسخ.
Pretty good.
پْریتی گود. نسبتاً خوبم. کمی غیررسمیتر و صمیمیتر.
Not bad.
نات بَد. بد نیستم. حالت معمولی و راضیکننده.
I’m fine, thank you.
آیَم فاین، ثَنک یو. خوبم، متشکرم. کمی رسمیتر و محترمانه.
All right. / I’m all right.
اورایت. / آیَم اورایت. خوبم. / مشکلی ندارم. خودمانی و راحت.
Can’t complain.
کانت کَمپلِین. راضیم. اصطلاحی مثبت، یعنی “وضعم قابل قبوله”.
Doing well.
دوئینگ وِل. خوبم. حرفهای و دوستانه.
Same as always.
سِیم اِز اُلویز. مثل همیشه. برای وقتی که وضعیت ثابتی دارید.
Same old.
سِیم اُولد. همون کار همیشگی. / روال عادی. اصطلاحی برای اشاره به روزمرگی.
پاسخهای بسیار مثبت و پرانرژی
وقتی واقعاً روز خوبی دارید یا حالواحوالتان عالی است.
انگلیسی تلفظ (فینگلیش) فارسی توضیح؛.
Great!
گْرِیت! عالی! پرانرژی و مثبت.
Excellent!
اِکسِلِنت! درخشان! / عالی! بسیار رسمی و مثبت.
Fantastic!
فَنْتَستیک! فوقالعاده! بسیار پرانرژی و غیررسمی.
Awesome!
اَوسَم! محشره! بسیار عامیانه و پرطرفدار.
پاسخهای منفی یا نه چندان خوب
وقتی حالتان خوب نیست، اما میخواهید مؤدب باشید یا زیاد شکایت نکنید.
انگلیسی تلفظ (فینگلیش) فارسی توضیح؛
A bit tired. / I’m tired.
اَ بیت تایِرد. / آیَم تایِرد. یکم خستم. / خستم. رایج برای بیان خستگی.
I’ve been better.
آیو بین بِتِر. روزهای بهتری داشتهام. مودبانه برای گفتن اینکه “حالم خوب نیست”.
Not so good.
نات سو گود. خیلی خوب نیست. صادقانه و مستقیم.
A little under the weather.
اَ لیتِل آندِر وَدِر. یکم حالم بد است. اصطلاحی رایج برای بیان مریضی یا ناخوشی خفیف.
It’s been a long day.
ایتس بین ا لانگ دِی. روز طولانی داشتهام. برای بیان خستگی و استرس.
Stressed out.
استِرِست اوت. استرس دارم. مستقیم در مورد استرس.
I can’t complain.
آی کَنت کَمپلِین. نمیتونم شکایت کنم. حالت معمولی و راضیکننده.
Hanging in there.
هَنینگ این وَدِر. دارم مدیریت میکنم. / سرم شلوغه. برای زمانهای سخت اما قابل تحمل.
برگرداندن سؤال به طرف مقابل
بعد از پاسخ دادن، ادب حکم میکند که شما هم حال طرف مقابل را بپرسید.
انگلیسی تلفظ (فینگلیش) فارسی توضیح؛
And you?
اَند یو؟ و تو؟ (غیررسمی)
What about you?
وَت اَباوت یو؟ تو چطور؟
How about you?
هاو اَباوت یو؟ تو چه خبر؟
And yourself?
اَند یورسِلْف؟ و شما؟ (رسمیتر)
🔹 دستهبندی ۴: کلیدواژههای کاربردی اوقات فراغت و سرگرمیها
Leisure – اوقات فراغت
Example: I enjoy reading books in my leisure time
ترجمه: من از کتاب خواندن در اوقات فراغت لذت میبرم.
Hobby – سرگرمی
Example: Painting is my favorite hobby
ترجمه: نقاشی سرگرمی مورد علاقه من است.
Spare time – وقت آزاد
Example: I usually watch movies in my spare time.
ترجمه: من معمولاً در وقت آزاد فیلم تماشا میکنم.
Hang out – وقت گذراندن (با دوستان)
Example: I often hang out with my friends at the mall.
ترجمه: من اغلب با دوستانم در مرکز خرید وقت میگذرانم.
Go for a walk – قدم زدن
Example: She goes for a walk every evening.
ترجمه: او هر شب قدم میزند.
Play video games – بازی کردن بازیهای ویدیویی
Example: My brother spends hours playing video games.
ترجمه: برادرم ساعتها صرف بازیهای ویدیویی میکند.
Listen to music – موسیقی گوش دادن
Example: I listen to music to relax.
ترجمه: من برای آرامش، موسیقی گوش میدهم.
Do sports / Exercise – ورزش کردن
Example: I do sports three times a week to stay fit.
ترجمه: من هفتهای سه بار ورزش میکنم تا سالم بمانم.
Watch TV / Movies – تلویزیون یا فیلم تماشا کردن
Example: We watched a comedy movie last night.
ترجمه: ما دیشب یک فیلم کمدی تماشا کردیم.
Go out / Eat out – بیرون رفتن / بیرون غذا خوردن
Example: We ate out at a nice restaurant yesterday.
ترجمه: دیروز در یک رستوران خوب بیرون غذا خوردیم.
Go camping – کمپ زدن / چادر زدن
Example: We went camping in the mountains last weekend
ترجمه: آخر هفتهی گذشته در کوهستان کمپ زدیم.
Go hiking – پیادهروی در طبیعت
Example: I love going hiking in the fresh air
ترجمه: من عاشق پیادهروی در طبیعت هستم.
Do gardening – باغبانی کردن
Example: My mother enjoys doing gardening in her free time
ترجمه: مادرم از باغبانی در اوقات فراغتش لذت میبرد.
Go swimming – شنا کردن
Example: We usually go swimming on hot summer days
ترجمه: ما معمولاً در روزهای گرم تابستان به شنا میرویم.
Read novels – رمان خواندن
Example: She reads novels to improve her English
ترجمه: او برای تقویت زبان انگلیسیاش رمان میخواند.
Do puzzles – پازل حل کردن
Example: Doing puzzles helps me relax and concentrate
ترجمه: پازل حل کردن باعث میشود آرام شوم و تمرکزم بیشتر شود.
Play musical instruments – نواختن آلات موسیقی
Example: He plays the guitar in his free time
ترجمه: او در وقت آزادش گیتار میزند.
Surf the internet – وبگردی کردن
Example: Many teenagers surf the internet for fun
ترجمه: خیلی از نوجوانان برای سرگرمی در اینترنت میگردند.
Go shopping – خرید رفتن
Example: I sometimes go shopping just to relax
ترجمه: من گاهی فقط برای آرامش خرید میروم.
Join a club – به یک باشگاه یا گروه پیوستن
Example: I joined a book club to meet new people
ترجمه: من به یک باشگاه کتاب پیوستم تا با افراد جدید آشنا شوم.
🔹 دستهبندی ۵: کلیدواژههای کاربردی تاکسی و حملونقل عمومی
۱) کلیدواژهها (Keywords) با ترجمه فارسی
| انگلیسی | فارسی |
|---|---|
| taxi / cab | تاکسی |
| bus / coach | اتوبوس |
| subway / metro / underground | مترو |
| ride / trip / commute | سفر / مسیر / رفت و آمد |
| fare / ticket / pass | کرایه / بلیط / کارت عبور |
| driver / conductor / passenger | راننده / کنترلر / مسافر |
| route / line / stop | مسیر / خط / ایستگاه |
| traffic / congestion / peak hours | ترافیک / شلوغی / ساعات اوج |
| hail a taxi | تاکسی گرفتن |
| get on / get off | سوار شدن / پیاده شدن |
| take a bus / subway / train | سوار شدن اتوبوس / مترو / قطار |
| pay the fare / show your ticket | پرداخت کرایه / نشان دادن بلیط |
| request a ride / book in advance | درخواست تاکسی / رزرو قبلی |
| follow the route / change lines | دنبال کردن مسیر / تغییر خط |
| arrive on time / be delayed | به موقع رسیدن / تاخیر داشتن |
کلیدواژهها و اصطلاحات مهم (سطح متوسط تا پیشرفته)
| کلیدواژهها | ترجمه |
|---|---|
| Taxi stand | ایستگاه تاکسی |
| Metered taxi | تاکسی با تاکسیمتر |
| Shared ride | تاکسی اشتراکی |
| Public transportation | حملونقل عمومی |
| One-way ticket | بلیت یکطرفه |
| Round trip | رفت و برگشت |
| Drop me off | من را پیاده کنید |
| Final destination | مقصد نهایی |
| Transit card | کارت حملونقل |
اصطلاحات سطح پیشرفته
hail a taxi
معنی: تاکسی گرفتن با دست
مثال:
I tried to hail a taxi, but they were all full.
ترجمه: تلاش کردم تاکسی بگیرم اما همه پر بودند.
flag down a cab
معنی: ایستادن و متوقف کردن تاکسی
مثال:
She flagged down a cab near the station.
ترجمه: او نزدیک ایستگاه تاکسی را متوقف کرد.
metered fare
معنی: کرایه براساس تاکسیمتر
مثال:
Does this taxi use a metered fare?
ترجمه: آیا این تاکسی تاکسیمتر دارد؟
flat-rate fare
معنی: کرایه ثابت
مثال:
Airport taxis have a flat-rate fare.
ترجمه: تاکسیهای فرودگاه کرایه ثابت دارند.
peak-hour surcharge
معنی: هزینه اضافی ساعت شلوغ
مثال:
There is a peak-hour surcharge during rush hours.
ترجمه: در ساعات شلوغی هزینه اضافی وجود دارد.
pick-up location
معنی: محل سوار شدن
مثال:
What’s your pick-up location?
ترجمه: محل سوار شدنتان کجاست؟
drop-off point
معنی: محل پیاده شدن
مثال:
Please stop at the drop-off point.
ترجمه: لطفاً جلوی محل پیاده شدن توقف کنید.
route diversion
معنی: تغییر مسیر
مثال:
The bus had a route diversion due to road repairs.
ترجمه: اتوبوس به دلیل تعمیرات جاده تغییر مسیر داشت.
🔹 دستهبندی ۶: کلیدواژههای کاربردی دفاع کردن از خود به صورت مؤدبانه اما قاطع
I see your point, but… .
ترجمه: «نظرت را میفهمم، اما…»
کاربرد: شروع مخالفت مؤدبانه است.
مثال:
I see your point, but I disagree with the conclusion.
ترجمه: نظرت را میفهمم ولی با نتیجهگیریات مخالف هستم.
That’s not entirely accurate.
ترجمه: «این اصلاٌ درست نیست.»
کاربرد: رد کردن محترمانه اطلاعات اشتباه میباشد.
Let me clarify something.
ترجمه: «بگذار یک چیزی را روشن کنم.»
کاربرد: دفاع از خود در برابر سوءتفاهم میباشد.
Please don’t put words in my mouth.
ترجمه: «لطفاً حرف در دهان من نگذار.»
کاربرد: وقتی کسی حرف اشتباه به شما نسبت میدهد.
That’s not what I meant.
ترجمه: «منظور من این نبود.»
کاربرد: جلوگیری از برداشت نادرست است.
I won’t accept being spoken to like that.
ترجمه: «من قبول نمیکنم با من اینطوری صحبت شود.»
کاربرد: دفاع قاطع + مؤدبانه.
Let’s stay respectful.
ترجمه: «بیایید محترمانه بمانیم.»
کاربرد: کنترل تنش بحث.
I have every right to say this.
ترجمه: «من کاملاً حق دارم این را بگویم.»
کاربرد: دفاع از حق شخصی.
Please stick to the point. .
ترجمه: «لطفاً سر اصل مطلب بمانید.»
کاربرد: جلوگیری از حاشیه رفتن طرف مقابل.
I won’t be spoken over.
ترجمه: «اجازه نمیدهم حرف من را قطع کنید.»
کاربرد: دفاع از حق صحبت کردن.
🔹 دستهبندی ۷: کلیدواژههای کاربردی در رستوران و سفارش غذا
«رزرو کردن» (Making a Reservation)
جملات مشتری
I would like to make a dinner reservation for two.
میل دارم برای دو نفر شام رزرو کنم.
I need to make a dinner reservation.
میخواهم برای شام میز رزرو کنم.
We will need the reservation for Tuesday night. We will be coming to your restaurant on Tuesday night.
میخواهیم برای سهشنبه شب رزرو کنیم. سهشنبه شب به رستوران شما میآییم.
جملات کارکنان رستوران
We will have a table for you.
میزی برای شما در نظر میگیریم.
I can seat you at 7.30 on Tuesday, if you would kindly give me your name.
میتوانم سهشنبه ساعت ۷:۳۰ را برای شما رزرو کنم، اگر لطف کنید و اسمتان را به من بگویید.
We don’t have anything available at 8.30. Is 7.30 OK?
ما ساعت ۸:۳۰ میز خالی نداریم. ۷:۳۰ خوب است؟
I have a table for four available at 7:45, please just give me your name.
برای ساعت ۷:۴۵ یک میز برای چهار نفر هست، فقط لطفاً اسمتان را به من بگویید.
اصطلاحات رایج برای چک کردن رزرو
جملات مشتری
I booked a table for two for 7pm under the name of John Thomas.
من یک میز برای ۲ نفر و برای ساعت ۷ به اسم «جان توماس» رزرو کردم.
A table for two, please.
یک میز برای دو نفر لطفاً.
May we sit at this table?
ممکن است پشت این میز بنشینیم؟
We have a dinner reservation for two at 7:30
ما برای ساعت ۷:۳۰ برای دو نفر رزرو شام رزرو کردیم.
Our reservation is under the name of Thomas at 7:30 for two people.
رزرو ما به اسم «توماس» برای دو نفر و برای ساعت ۷:۳۰ است.
جملات کارکنان رستوران
Of course. Please come this way.
البته. لطفاً از این طرف.
Your table isn’t quite ready yet.
میز شما هنوز کاملاً آماده نیست.
We’re fully booked at the moment. Could you come back a bit later?
ما در حال حاضر میز خالی نداریم. ممکن است مجدداً کمی دیرتر تشریف بیاورید؟
If you wait, there’ll be a table for you free in a minute.
اگر صبر کنید، تا چند لحظه دیگر میزی در اختیار شما قرار میدهیم.
Would you follow me, please?
ممکن است با من بیایید؟
If you would please be seated over in the waiting area, our hostess will be with you in a moment.
اگر لطف کنید و در سالن انتظار بنشینید، میزبانان ما در اسرع وقت به حضورتان میرسند.
«رزرو کردن» (Making a Reservation)
جملات مشتری
I would like to make a dinner reservation for two.
میل دارم برای دو نفر شام رزرو کنم.
I need to make a dinner reservation.
میخواهم برای شام میز رزرو کنم.
We will need the reservation for Tuesday night. We will be coming to your restaurant on Tuesday night.
میخواهیم برای سهشنبه شب رزرو کنیم. سهشنبه شب به رستوران شما میآییم.
جملات کارکنان رستوران
We will have a table for you.
میزی برای شما در نظر میگیریم.
I can seat you at 7.30 on Tuesday, if you would kindly give me your name.
میتوانم سهشنبه ساعت ۷:۳۰ را برای شما رزرو کنم، اگر لطف کنید و اسمتان را به من بگویید.
We don’t have anything available at 8.30. Is 7.30 OK?
ما ساعت ۸:۳۰ میز خالی نداریم. ۷:۳۰ خوب است؟
I have a table for four available at 7:45, please just give me your name.
برای ساعت ۷:۴۵ یک میز برای چهار نفر هست، فقط لطفاً اسمتان را به من بگویید.
اصطلاحات رایج برای چک کردن رزرو
جملات مشتری
I booked a table for two for 7pm under the name of John Thomas.
من یک میز برای ۲ نفر و برای ساعت ۷ به اسم «جان توماس» رزرو کردم.
A table for two, please.
یک میز برای دو نفر لطفاً.
May we sit at this table?
ممکن است پشت این میز بنشینیم؟
We have a dinner reservation for two at 7:30
ما برای ساعت ۷:۳۰ برای دو نفر رزرو شام رزرو کردیم.
Our reservation is under the name of Thomas at 7:30 for two people.
رزرو ما به اسم «توماس» برای دو نفر و برای ساعت ۷:۳۰ است.
جملات کارکنان رستوران
Of course. Please come this way.
البته. لطفاً از این طرف.
Your table isn’t quite ready yet.
میز شما هنوز کاملاً آماده نیست.
We’re fully booked at the moment. Could you come back a bit later?
ما در حال حاضر میز خالی نداریم. ممکن است مجدداً کمی دیرتر تشریف بیاورید؟
If you wait, there’ll be a table for you free in a minute.
اگر صبر کنید، تا چند لحظه دیگر میزی در اختیار شما قرار میدهیم.
Would you follow me, please?
ممکن است با من بیایید؟
If you would please be seated over in the waiting area, our hostess will be with you in a moment.
اگر لطف کنید و در سالن انتظار بنشینید، میزبانان ما در اسرع وقت به حضورتان میرسند.
اصطلاحات رایج برای پرداخت صورتحساب/چک
Could I have the check, please?
ممکن است صورتحساب را داشته باشم؟
Can I have the check, please?
میتوانم صورتحساب را داشته باشم؟
We’ll take the check.
من صورتحساب را پرداخت میکنم.
Can I have my bill?
ممکن است صورتحسابم را داشته باشم؟
Can we have the bill, please?
ممکن است صورتحسابمان را داشته باشیم؟
Could we get the bill?
ممکن است صورتحسابمان را داشته باشیم؟
Could I have the bill, please?
میتوانم صورتحسابم را داشته باشم؟
I am ready for my bill.
من برای پرداخت صورتحسابم آمادهام.
Could we pay please?
میتوانم پرداخت کنم؟
I am ready to pay the bill.
برای پرداخت صورتحساب حاضرم.
I would like my check, please.
مایلم صورتحسابم را داشته باشم.
🔹 دستهبندی ۸: کلیدواژههای کاربردی خرید کردن
Price
(پرایس) /praɪs/ قیمت
Quality
(کوالِتی) /ˈkwɒl.ə.ti/ کیفیت
Quantity
(کوانتِتی) /ˈkwɒn.tə.ti/ مقدار
Purchase
(پِرچِس) /ˈpɜː.tʃəs/ خرید
Product
(پراداکت) /ˈprɒd.ʌkt/ محصول
Customer
(کاستِمِر) /ˈkʌs.tə.mər/ مشتری
Fabric
فَبریک /ˈfæb.rɪk/ جنس پارچه
Material
متریال /məˈtɪə.ri.əl/ جنس
Delivery
دلیوری /dɪˈlɪv.ər.i/ ارسال
Checkout
چکاوت /ˈtʃek.aʊt/ پرداخت نهایی
برچسب قیمت:
price tag
پس دادن:
return
امتحان کردن:
try on
پرداختن:
pay for
تخفیف:
discount
قیمت حراجی:
sale price
بازپرداخت وجه:
Refund
تعویض کالا:
Exchange
خرید با قیمت مناسب:
Bargain
رسید خرید:
Receipt
ناموجود:
Out of stock
بررسی کیفیت:
Quality check
گشتن و مقایسه قیمت:
Shop around
قیمت خیلی بالا / کلاهبرداری:
A rip-off
خرید خوب انجام دادن:
Get a good deal
کاهش قیمت:
Marked down
خرید عمده:
Buy in bulk
اتاق پرو:
Fitting room
سیاست بازپرداخت:
Refund policy
خدمات مشتری:
Customer service
اجناس:
goods
صندوقدار:
Cashier
روش پرداخت:
Payment method
Price range
محدوده قیمت
Affordable
مقرونبهصرفه
High-end
لوکس
On sale
حراج
Restock
شارژ مجدد
Store policy
قوانین فروشگاه
Money-back guarantee
ضمانت بازگشت پول
Special offer
پیشنهاد ویژه
Limited edition
نسخه محدود
Exclusive item
آیتم خاص
Online checkout
پرداخت آنلاین
Fast delivery
ارسال سریع
Return within 7 days
مرجوعی ۷ روزه
Customer support
پشتیبانی مشتری
Product description
توضیحات محصول
Order tracking
رهگیری سفارش
Size chart
جدول سایزبندی
Same-day delivery
ارسال روزانه
Store credit
اعتبار فروشگاه
Exchange only
فقط تعویض
موجودی انبار:
Inventory
Transaction
تراکنش
Counter
پیشخوان
Fitting room
اتاق پرو
Cashier
صندوقدار
Barcode
بارکد
Warranty
گارانتی
Deposit
بیعانه
Defective product
محصول معیوب
Pre-order
پیشخرید
Exclusive collection
کالکشن اختصاصی
Availability
موجود بودن
Stock update
بروزرسانی موجودی
Delivery option
گزینه ارسال
Retail price
قیمت خردهفروشی
Final price
قیمت نهایی
Limited offer
پیشنهاد محدود
Best-selling item
کالای پرفروش
Money-back guarantee
ضمانت بازگشت پول
Credit installment
خرید قسطی
Price comparison
مقایسه قیمتها
Special discount for members
تخفیف مخصوص اعضا
Seasonal clearance
حراج فصلی
Return within 30 days
امکان بازگشت طی ۳۰ روز
Shipping included
هزینه ارسال شامل میشود
Extra charge applies
هزینه اضافه اعمال میشود
سایزها
Small
کوچک
Medium
متوسط
Large
بزرگ
Extra Large
خیلی بزرگ
True to size
سایز واقعی
Perfect fit
کاملاً اندازه
جنس لباسها
Cotton
نخی
Silk
ابریشمی
Wool
پشمی
Leather
چرمی
Polyester
پلیاستری
Denim
جین
Linen
لنین
مدل لباسها
T-shirt
تیشرت
Blouse
بلوز
Hoodie
هودی
Jacket
کت، جکت
Dress
Skirt
دامن
Jeans
شلوار جین
Coat
پالتو
Sweater
سویشرت
🔹 دستهبندی ۹: کلیدواژههای کاربردی آدرس دادن
حروف اضافه مکان برای آدرس دادن به انگلیسی
کنارِ/بغلِ next to
کنارِ near
جنبِ by
بینِ between
کنارِ beside
جلوی in front of
مقابلِ across from
داخلِ inside
در/ روی چیزی/ بر روی on
داخل چیزی in
پشتِ behind
چهار جهت اصلی در آدرس دادن به انگلیسی
چهار جهت اصلی در آدرس دادن به انگلیسی عبارتند از:
- «شمال» (North)
- «جنوب» (South)
- «شرق» (East)
- «غرب» (West)
علاوه بر چهار جهت اصلی، چهار جهت فرعی نیز وجود دارد که عبارتند از:
- «شمال شرق» (North East)
- «شمال غرب» (North West)
- «جنوب شرق» (South East)
- «جنوب غرب» (South West)
مکانهای داخل ساختمان
اداره پست post office
آزمایشگاه Laboratory
کافهتریا Cafeteria
کلاس درس Classroom
تفرجگاه Recreational areas
محوطه دانشگاه Campus
سالن غذاخوری Lunch room
سالن همایش Conference Room
دپارتمان Department
دفتر مدیریت Administration Office
راهرو Hall
سرویس بهداشتی Restroom
ساختمان Building
مرکز کپی (اتاق تکثیر) Copy Center
پذیرش Reception
کلمههای رایج در آدرس دادن به انگلیسی
آدرس address
خیابان street
خیابان بزرگ / بلوار avenue
جاده road
کوچه alley
گوشه / کٌنج/ نبش corner
بلوک / محله block
چهارراه intersection
میدان roundabout
چراغ قرمز traffic light
خط عابر پیاده crosswalk
پیادهرو sidewalk
پل bridge
ساختمان building
ورودی entrance
خروجی exit
خطکشی عابر پیاده zebra crossing
اتوبان highway
تقاطع junction
چهارراه crossroads
مسیر ارتباطی خروجی از بزرگراه exit ramp
سهراه T-junction
گذرگاه / دالان walkway
تابلوی راهنمایی signpost
آزادراه freeway
راه برونشهری country road
پل هوایی overpass
راه باریک (مانند مسیر عبور دوچرخه) lane
تونل tunnel
بلوار boulevard
🟩 فعلهای ضروری در آدرس دادن (Key Verbs)
برگرد Turn back
از آن طرف است It is that way
از این طرف است It is this way
دقیقاً سر نبش Just around the corner
انتهای At the end
مقابلِ/روبهروی Opposite
برو عقب Go back
از زیر پل رد شو Go under the bridge
از روی پل رد شو Go over the bridge
مستقیم برو go straight
به چپ بپیچ turn left
به راست بپیچ turn right
ادامه بده keep going
توقف کن stop
رد کن / عبور کن cross
رد کن / از کنار چیزی رد شو pass
دنبال کن follow
بپیچ تو خیابان اول/دوم take (the first/second street)
راه برو walk
رانندگی کن drive
در ادامه، به چند اصطلاح کاربردی برای آدرس دادن به انگلیسی اشاره شده است:
go along
Go along the main road until you find the gas station.
در امتداد جاده اصلی بروید تا پمپبنزین را پیدا کنید.
behind
There’s a nice park behind the parking lot.
پارک زیبایی پشت پارکینگ هست.
go down
Go down the hill and you’ll find the entrance to the park.
از تپه پایین بروید و ورودی پارک را پیدا خواهید کرد.
go through
Take a shortcut to the school going through the park.
از راه میانبر به مدرسه بروید که از پارک میگذرد.
🔹 دستهبندی ۱۰: کلیدواژههای کاربردی دندانپزشکی
🟩 اجزای مختلف دهان و دندان به انگلیسی
دندان tooth
دندانها teeth
فک jaw
دندان آسیاب molar
دندان آسیای کوچک premolar
نیش canine
دندان پیش Incisor
دندان عقل wisdom tooth
دندان شیری baby teeth
دندان دائمی permanent teeth
لثه gum
سختکام Hard Palate
نرمکام Soft palate
لوزه Tonsil
لبها Lips
لب پایین Lower lip
لب بالا Upper lip
زبان Tongue
زبان کوچک Uvula
بخش زیر زبان Floor of the mouth
🟩 علائم بیماریهای دهان و دندان به انگلیسی
دنداندرد toothache
پوسیدگی cavity
خراب شدن دندان decay
دندانهای حساس sensitive teeth
خونریزی لثه gum bleeding
عفونت لثه gum infection
لثه متورم swollen gums
آبسه abscess
ترکخوردگی دندان cracked tooth
لبپریدگی دندان chipped tooth
دندان لق loose tooth
حفره خشک بعد از کشیدن دندان dry socket
بوی بد دهان bad breath
پلاک دندان plaque
جرم دندان tartar
زخمهای دهانی Mouth sores
خشکی دهان Dry mouth
لثه دردناک Sore gums
دندان شکسته/خراب Broken teeth
زرد شدن دندانها Teeth stains
عفونت Infection
التهاب لثه Gingivitis
🟩 اصطلاحات انگلیسی برای درمان بیماری دهان و دندان
دهانشویه Mouthwash
نخ دندان کشیدن Flossing
پر کردن دندان filling
عصبکشی root canal
کشیدن دندان extraction
جرمگیری cleaning
سفید کردن whitening
پولیش کردن polishing
ماده پرکننده filling material
فلورایدتراپی fluoride therapy
ایمپلنت implant
روکش crown
لمینت veneer
ارتودنسی braces
نگهدارنده پس از ارتودنسی retainer
دندان مصنوعی denture
جراحی لثه gum surgery
🟩 ابزار دندانپزشکی (Dental Tools)
مته دندانپزشکی drill
ساکشن suction
آینه mirror
جرمگیر scaler
سونداژ probe
سرنگ syringe
رول پنبه cotton roll
انبٌر forceps
یونیت دندانپزشکی dental chair
دستگاه عکسبرداری X-ray machine
سینی ابزار tray
🟩 کارهای داخل کلینیک (Clinic / Procedures)
open your mouth
دهانت را باز کن
bite down
فشار بده / بجو
rinse your mouth
دهانت را بشوی
hold still
تکان نخور
relax your jaw
فک را رها کن
numb the area
بیحس کردن ناحیه
local anesthesia
بیحسی موضعی
take an X-ray
عکس گرفتن
schedule an appointment
وقت تعیین کردن
follow-up visit
پیگیری ویزیت
initial check-up
معاینه اولیه
dental record
پرونده دندانپزشکی
🔹 دستهبندی ۱۱: کلیدواژههای کاربردی پول و بانک
🟦 لغات پایه پول و بانک (Basic Banking Vocabulary)
پول money
پول نقد cash
سکه coin
اسکناس banknote / bill
حقوق salary
درآمد income
کیف پول wallet
بانک bank
شعبه branch
حساب account
حساب بانکی bank account
موجودی balance
واریز deposit
برداشت کردن withdraw
انتقال transfer
تراکنش transaction
دستگاه خودپرداز ATM
کارمزد fee
سود interest
وام loan
کارت اعتباری credit card
کارت بانکی debit card
رمز کارت PIN
bank charges
هزینههای بانکی
🟦 انواع حساب بانکی
حساب پسانداز savings account
checking account / current account
حساب جاری
سپرده بلندمدت fixed deposit
حساب مشترک joint account
حساب دیجیتال digital account
🟦 عملیات بانکی (Bank Operations)
open an account
حساب باز کردن
close an account
بستن حساب
check your balance
موجودی گرفتن
make a deposit
واریز کردن
withdraw cash
برداشت پول
transfer money
انتقال پول
online banking
بانکداری آنلاین
mobile banking
بانکداری موبایل
pay the bills
پرداخت قبضها
receive a payment
دریافت پول
پول request a refund
درخواست بازگشت
🟦 اصطلاحات حرفهای پول و بانک (Advanced Terms)
overdraft
برداشت اضافه / منفی شدن حساب
credit score
امتیاز اعتباری
interest rate
نرخ سود
exchange rate
نرخ تبدیل ارز
currency
ارز
foreign exchange
تبادل ارز
savings
پسانداز
cashless payment
پرداخت بدون پول نقد
wire transfer
حواله بانکی
security code
کد امنیتی
expiration date
تاریخ انقضای کارت
outstanding balance
بدهی باقیمانده
installment
قسط
insurance
بیمه
Debit
بدهی
Student Loan
وام دانشجویی
To Overdraw
بیشتر از پولی که در حساب است برداشت کردن
Direct Debit
برداشت مستقیم
Standing Order
برداشت خودکار
Deferred Payment
پرداختهای معوقهای
Safety Deposit Box
صندوق امانات بانک
Credit Limit
سقف اعتبار
Mortgage
وام مسکن
Collateral
وثیقه
Payoff
تسویهحساب
Prepayment
پیشپرداخت
🔹 دستهبندی ۱۲: کلیدواژههای کاربردی سفارش قهوه
🍵 انواع نوشیدنیها و انواع قهوه به انگلیسی (Types of Coffee in English)
coffee — قهوه
black coffee — قهوه ساده / تلخ
espresso — اسپرسو
double espresso — اسپرسوی دبل
americano — آمریکانو
latte — لاته
cappuccino — کاپوچینو
flat white — فلتوایت
macchiato — ماکیاتو
mocha — موکا
قهوه بدون کافئین — Decaf
Pour Over
قهوهای که با عبور آب جوش از فیلتری پر از دانههای قهوه تهیه شده باشد.
Cold Brew
کُلد برو- نوشیدنی که با خیساندن دانههای قهوه تهیه میشود.
iced coffee — قهوه سرد
iced latte — لاته سرد
frappuccino — فراپوچینو
hot chocolate — هاتچاکلت
tea — چای
herbal tea — دمنوش
milkshake — میلکشیک
سایزبندی قهوه در انگلیسی (Coffee Sizes in English)
کوچک small/tall
متوسط medium/grande
بزرگ large/venti
🥤 مواد اولیه
طعمدهندههای رایج برای قهوه به زبان انگلیسی
(Common Coffee Extras in English)
milk — شیر
soy milk — شیر سویا
almond milk — شیر بادام
oat milk — شیر جو دوسر
whole milk / full-fat milk
شیر پرچرب
skim milk/skinny milk/fat-free milk
شیر کمچرپ
foam — فوم / کف
cream — خامه
syrup — شربت / سیروپ
سیروپ وانیل vanilla syrup
سیروپ شکلات chocolate syrup
سیروپ فندق hazelnut syrup
caramel — کارامل
vanilla — وانیل
chocolate sauce — سس شکلات
🧁 خوراکیهای کافه
cake — کیک
brownie — براونی
cookie — کوکی
muffin — مافین
croissant — کروسان
sandwich — ساندویچ
🛎 واژههای مخصوص کارکنان کافیشاپ
barista — باریستا
customer — مشتری
cashier — صندوقدار
order — سفارش
receipt — رسید
table number — شماره میز
همچنین، معمولا بلافاصله بعد از اعلام سفارش قهوه به انگلیسی، متصدی بار از شما سوالات جدول زیر را میپرسد:
for here or to go?
داخل میل میکنید یا ببرید؟
large / medium / small size
سایز بزرگ / متوسط / کوچک
What size would you like?
What size will that be?
چه اندازهای میخواهید؟
Will that be all?
Is that everything?
Would you like anything else?
Anything else?
آیا چیز دیگری هم میل دارید؟
Next, please.
Next in line.
I can help whoever’s next.
نفر بعدی لطفا.
extra hot
داغِ بیشتر
extra foam
فوم بیشتر
no sugar
بدون شکر
with sugar
با شکر
strong coffee
قهوه قوی
light coffee
قهوه ملایم
decaf
بدون کافئین
جملات کامل کافیشاپ (ترجمه)
📌 جملات مشتری
I’d like a cappuccino, please.
یک کاپوچینو لطفاً.
Can I have an iced latte?
میتوانم یک لاته سرد داشته باشم؟
Can you make it extra hot?
میتوانید داغترش کنید؟
No sugar, please.
شکر نمیخواهم لطفاً.
Do you have almond milk?
شیر بادام دارید؟
Is this for here or to go?
اینجا میل میکنید یا میبرید؟
📌 جملات باریستا / کارکنان
What would you like to order?
چی میل دارید سفارش بدید؟
Anything else?
چیز دیگهای میخواهید؟
Your order will be ready in a minute.
سفارش شما تا یک دقیقه آماده میشود.
Here is your receipt.
اینم رسیدتون.
Please wait at the counter.
لطفاً کنار پیشخوان منتظر بمانید.
🔹 دستهبندی ۱۳: کلیدواژههای کاربردی آبوهوا و هواشناسی
اسمهای توصیف آب و هوا به انگلیسی
آبوهوا weather
اقلیم climate
پیشبینی هوا forecast
دما temperature
درجه سانتیگراد degree Celsius
گرم warm
داغ hot
سرد cold
freezing
خیلی سرد / یخبندان
شرجی humid
خشک dry
بادی windy
ابری cloudy
partly cloudy
نیمهابری
صاف clear
مه fog
مه رقیق mist
گرد و غبار dust
باران rain
نمنم باران drizzle
رگبار shower
طوفان storm
رعد thunder
برق lightning
برف snow
تگرگ hail
سیل flood
خشکسالی drought
بارندگی شدید Downpour
باران سیلآسا Torrential rain
توفان، کولاک Blizzard
یخ Frost
تگرگ Hailstones
دانه برف Snowflake
رنگینکمان Rainbow
نور خورشید Sunshine
نسیم Breeze
سیل Flood
صفتهای توصیف آب و هوا به انگلیسی
روشن Bright
خوب Fine
معتدل Mild
سوزان Scorching
سرد Chilly
رطوبت Damp
Misty/Foggy/Hazy
مهآلود
ابری Overcast
گرفته، خفه Stuffy
ناپایدار Unsettled
تیره Gloomy
باد شدید blustery
اصطلاحات پیشرفته — Advanced Weather Terminology
موج گرما heatwave
جبهه هوای سرد cold front
جبهه هوای گرم warm front
پرفشار high pressure
کمفشار low pressure
میزان رطوبت humidity level
UV index
شاخص UV
رگبار پراکنده scattered showers
نیمه آفتابی partly sunny
هشدارهای شدید severe warnings

🔹 دستهبندی ۱۵: کلیدواژههای کاربردی هتل در قالب فیلم
با دیدن این ویدیو، میتوانی در سفرهای خارجی به راحتی با پذیرش (Reception) صحبت کنید و درخواستهای خود را به انگلیسی بگویید.
این جملات ساده اما ضروری باعث میشوند در سفرهای خارجی اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید و بدون استرس صحبت کنید.
فقط کافیست بر روی دستهبندی کلیک کرده تا به محتوای آموزشی مورد نظر دسترسی پیدا کنید.
🔹 دستهبندی ۱۶: کلیدواژههای کاربردی احساسات
در این قسمت، ویدیوی کوتاه و کاربردی احساسات برای شما قرار گرفته است که در کمتر از چند دقیقه یاد بگیرید چطور احساسات خودت را به انگلیسی همراه با تلفظ و تصویر بیان کنید و در مکالمهها طبیعیتر صحبت کنید.
فقط کافیست بر روی دستهبندی کلیک کرده تا به محتوای آموزشی مورد نظر دسترسی پیدا کنید.
🔹 دستهبندی ۱۷: کلیدواژههای کاربردی قیدهای زمان
اگر میخواهید بدانید چهطور با کلماتی مثل before, after, then, finally و currently، داستانها و جملههایتان را طبیعیتر بگویید، این ویدیو مخصوص شماست!
فقط کافیست بر روی دستهبندی کلیک کرده تا به محتوای آموزشی مورد نظر دسترسی پیدا کنید.
🔹 دستهبندی ۱۸: کلیدواژههای کاربردی پرواز کردن
این ویدیو از آموزش زبان انگلیسی به معرفی جملات مهم در موقعیت پرواز اختصاص دارد، همچنین برای کسانی مناسب است که قصد سفر خارجی دارند یا میخواهند مکالمات واقعی پرواز را متوجه بشوند.
فقط کافیست بر روی دستهبندی کلیک کرده تا به محتوای آموزشی مورد نظر دسترسی پیدا کنید.
🔹 دستهبندی ۱۹: کلیدواژههای کاربردی کارهای روزمره زندگی
لغات بسیار کامل کارهای روزمره (همراه با ترجمه فارسی)
صبح (Morning Routine) بیدار شدن
Wake up
بیدار شدن
Get up
از رختخواب بلند شدن
Stretch
کش و قوس دادن
Make the bed
مرتب کردن تخت
Wash my face
شستن صورت
Brush my teeth
مسواک زدن
Take a shower
دوش گرفتن
Get dressed
لباس پوشیدن
Make breakfast
صبحانه درست کردن
Have breakfast
صبحانه خوردن
Check my phone
چک کردن گوشی
Scroll social media
بالا و پایین کردن شبکههای اجتماعی
Leave home
از خانه خارج شدن
آماده شدن در صبح
I wash up
دست و صورتم را میشورم.
I wash my face
صورتم را میشورم.
I splash some water on my face
کمی آب به صورتم میزنم.
I take / have a shower
دوش میگیرم.
I dye myself off.
بدنم را خشک میکنم.
I dye my hair.
موهایم را خشک میکنم.
I moisturize my skin.
پوستم را مرطوب میکنم.
I turn the kettle on.
کتری را روشن میکنم.
I brush my teeth.
دندانهایم را مسواک میزنم.
I floss (my teeth).
نخ دندان میکشم.
I brush my hair. / I comb my hair.
موهایم را شانه میزنم.
I make (myself) some tea / coffee.
برای خودم چای / قهوه درست میکنم.
I pour myself a cup of tea / coffee.
برای خودم چای / قهوه میریزم.
I prepare breakfast.
صبحانه آماده میکنم.
I have / eat my breakfast.
صبحانه میخورم.
I pack my stuff / bag / backpack / briefcase.
وسایلم / کیفم / کیف کولهام / کیف اداریام را جمع میکنم.
I put on my clothes / shoes.
لباسهایم / کفشهایم را میپوشم.
ظهر / عصر (Afternoon / Evening Routine)
Have lunch
ناهار خوردن
Go to work
سرکار رفتن
Finish work
کار تمام شدن
Come back home
برگشتن به خانه
Take a rest
استراحت کردن
Do homework
انجام تکالیف
Exercise / Work out
ورزش کردن
Cook dinner
شام درست کردن
Have dinner
شام خوردن
Take a walk
قدم زدن
Watch TV
تلویزیون دیدن
Relax
آرامش گرفتن
Read a book
کتاب خواندن
شب (Night Routine)
Take a shower
دوش شبانه
Brush my teeth
مسواک زدن
Set the alarm
تنظیم ساعت
Go to bed
رفتن به رختخواب
Fall asleep
خوابیدن
فقط کافیست بر روی دستهبندی کلیک کرده تا به محتوای آموزشی مورد نظر دسترسی پیدا کنید.
🔹 دستهبندی ۲۰: کلیدواژههای کاربردی طنز
تدریس زبان انگلیسی با دیالوگ طنز
دیالوگ اصلی و ترجمه:
دیالوگ: خب خیلی خوش آمدید
“Alright, welcome, welcome!”
معنی: سلام و خوشآمدگویی به کسی.
دیالوگ: قربان شما، سلامت باشید
“Appreciate it / Thank you, really.”
کلیدواژه:
Appreciate
معنی: «قدردانی کردن» یا «تشکر کردن»
دیالوگ: هی من میگم چرا نمیوفته!
“I kept wondering why this thing wouldn’t stay up!”
کلیدواژه:
kept wondering
معنی: با خود مدام فکر کردن، تعجب کردن
کلیدواژه:
wouldn’t stay up
معنی: افتادن، ثابت نماندن
دیالوگ: ببخشید تروخدا، شرمنده
“Sorry, really… my bad.”
کلیدواژه:
my bad
معنی: اشتباه من بود، شرمنده
دیالوگ: خب بچهجون، یه دوتا میخ میکوبیدی به این
“Why you didn’t fix the chair!”
کلیدواژه:
fix
معنی: تعمیرکردن، درست کردن
فقط کافیست بر روی دستهبندی کلیک کرده تا به محتوای آموزشی مورد نظر دسترسی پیدا کنید.
🟢 خلاصه و جمعبندی
امیدواریم از مطالعهی جامع مهمترین اصطلاحات زبان انگلیسی پرکاربرد از مجموعهی آموزشی تسریر استفاده لازم را برده باشید.
این درس با آموزشهای دکتر محمد مقدمفر، به روش «تدریس زبان انگلیسی بر پایه کلیدواژه» در پایگاه خبری تسریر، تهیه شده است.
شعار نهایی








































































